بدون عنوان

هرچی گذشته رو ورق میزنم هیچی نیست که ازش پشیمون باشم یا به خاطرش عذاب وجدان داشته باشم ...ولی از همین گذشته بدم میاد !

زین پس هر ماه مبلغی از پول تو جیبیم رو چندتا مسواک میخرم ،میذارم تو کیفم هرکی دهنش بو داد یه مسواکو با جلدش میکنم تو دماغش ! -___-

تنها کاری که تونستم در مواجهه با سوسکی که تو خونمون داشت قدم میزد انجام بدم این بود که یه لیوانو برعکس گذاشتم روش و یه دمپایی هم گذاشتم رو لیوان که تکون نخوره ... الانم اومدم تو اتاقم و درو بستم!!

درجه کولر در حال حاضر روی 22تنظیمه ...و  خونه قابلیت نگهداری از پنگوئن هارو به طور کامل داره 

سه تاییمون تا گردن رفتیم زیر پتو ،اون دوتا که از شدت سرما خوابشون برده ! فعلا من دارم مقاومت میکنم چشمامو نبندم تا زنده بمونم !!

سردم میشه نوک دماغم قرمز میشه ...گریه میکنم نوک دماغم قرمز میشه ...خجالت میکشم نوک دماغم قرمز میشه ! کلا تو هر موقعیتی شبیه دلقکا میشم  -_-

اگر این پشه تو اتاقم قول بده سایلنت پرواز کنه ..خودم خونمو در اختیارش میذارم ! اصن همه رگامو به نامش میزنم فقط اینقدر ویز ویز نکنه -_-